بازنگری در باب ارتباط معرفت پیشینی و ضرورت
Authors
abstract
معرفت پیشینی دارای تعاریف زیادی در فلسفه غرب دارد که رایج ترین آنها، استقلال توجیه گزاره از تجربه حسّی است. تجربه در تعریف فوق، باید به معنای تجربه حسّی ظاهری، تعبیر شود؛ چرا که در غیر این صورت، این تقسیم، از بین می رود و مصداقی برای گزاره پیشینی باقی نمی ماند. ضرورت در محلّ بحث این مقاله، به معنای وجوب است که یکی از مواد ثلاث مطرح در علم منطق است. به نظر می رسد تفکیک پلنتینجا میان ضرورت عینی و قضیّه ای، هر چند به لحاظ مفهومی، قابل قبول است، لیکن به لحاظ مصداقی ثمره ای ندارد. نویسنده معتقد است که میان معرفت پیشینی و ضرورت، رابطه ملازمه برقرار است؛ یعنی هر معرفت پیشینی، لزوماً ضروری نیز است؛ لیکن این سخن که معرفت پسینی نمی تواند حاوی ضرورت باشد – ضرورت به معنای مادّه، نه به معنای جهت – و ضرورت منحصر در معرفت پیشینی است، محل اشکال است، هر چند ضرورت به معنای جهت، تلازم با پیشینی بودن معرفت دارد.
similar resources
بررسی ارتباط ضرورت با گزارۀ پیشینی
از تفاوتهای مهم بین معرفت پیشینی و پسینی این است که ما در معارف پیشینی صرفاً به حمل محمول بر موضوع پی نمیبریم، بلکه به ضرورت و الزام این حمل نیز منتقل میشویم. کانت گزارههای متافیزیکی، علمالطبیعه و ریاضی را اساساً به جهت کشف ضرورت در آنها، پیشینی تلقّی میکند و در خصوص منشأیابی برای کشف ضرورت در نحوۀ ارتباط اجزای گزاره، راهحلّ شهود را به میان میآورد. در این نوشتار، ابتدا به تعاریف معرفت پی...
full textبررسی ارتباط ضرورت با گزارۀ پیشینی
از تفاوت های مهم بین معرفت پیشینی و پسینی این است که ما در معارف پیشینی صرفاً به حمل محمول بر موضوع پی نمی بریم، بلکه به ضرورت و الزام این حمل نیز منتقل می شویم. کانت گزاره های متافیزیکی، علم الطبیعه و ریاضی را اساساً به جهت کشف ضرورت در آنها، پیشینی تلقّی می کند و در خصوص منشأ یابی برای کشف ضرورت در نحوۀ ارتباط اجزای گزاره، راه حلّ شهود را به میان می آورد. در این نوشتار، ابتدا به تعاریف معرفت پیش...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
آینه معرفتجلد ۱۶، شماره ۴۹، صفحات ۲۲-۰
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023